صدراصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

فرشته ما صدرا

خودم بغل می گیرمت پر میشم از عطر تنت

عاشق این شعرم بلندش می کنم و باهاش می خونم تو هم با من زمزمه می کنی مامان قربون شعر خوندت بشه چشمای بسته تورو با بوسه بازش می کنم قلب شکسته تورو خودم نوازش می کنم نمی ذارم تنگ غروب دلت بگیره از کسی تا وقتی من کنارتم به هرچی می خوای می رسی خودم بغل می گیرمت پر میشم از عطر تنت کاشکی تو هم بفهمی که می میرم از نبودنت خودم به جای تو شبا بهونه هاتو می شمرم جای تو گریه می کنم جای تو غصه می خورم هرچی که دوست داری بگو حرفای قلبتو بزن دلخوشی هات مال خودت درد دلات برای من من واسه داشتن تو قید یه دنیا رو زدم کاشکی ازم چیزی بخوای تا به تو دنیامو بدم خودم بغل می گیرمت پر میشم از عطر تنت کاشکی تو هم بفهمی که می میرم از نبودن...
12 مهر 1391

فقط جهت ابراز وجود

ما هستیم ولی تنبلیم چه کنیم دیگه البته این شل کن سفت کن های نی نی وبلاگم بی تاثیر نبوده دوربینم هم ویروسی شده.. وب بی عکس حال نمی ده نه؟ معرفی می کنم دکتر صدرا وقتی از حمون میاد و نمی زاره موهاش خشک بشه مجبوریم دخملش کنیم و با ادا اطوار موهاش و خشک کنیم هههه اینم شیطونت بلای خونه ما که از دیوار راست بالا میره ...
4 مهر 1391
1